بعضی آدم ها اینطورند
خوشبختی را به شما هدیه میدهند
و این هدیه بدتر از هر نوع دزدیست !
آنچه را که او با رفتن از پیش شما، از شما میدزدد،
ادامه مطلب ...واقعه ی مرگ تو تمام وجود مرا از هم پاشید .
تمام وجود ، جز قلبم را ... قلبی که تو ساختی ، قلبی که تو هنوز
می سازی ، قلبی که تو هنوز هم با دست های گم گشته ات شکل
می دهی ، با صدای گم گشته ات آرام می کنی ، با خنده ی گم
ادامه مطلب ...دوستت دارم،این پر رمز ترین کلام است،تنها کلامی که سزاوار است
تا در طول قرن ها تعبیر شود.وقتی بیان میشود،وقتی صحیح بیان
می شود،تمامی لطافتش را اهدا می کند.
کریستین بوبن
فراتر از بودن
*برای دونستن بیشتر از کریستین,اینجا کلیک کنین.
به نظر من ما انسانها بر روی کره زمین زندگی نمیکنیم ، بلکه
سرزمین واقعی ما ، قلب کسانی است که به آنها علاقه
داریم .
کریستین بوبن
فراتر از بودن
*برای دونستن بیشتر از کریستین,اینجا کلیک کنین.
آقای آرمان هرگز مخالفت نمیکند. هرچه آرین بخواهد، او هم
همان را میخواهد. این رفتار ناامیدکننده است. آرین دلش
میخواهد که گاهی "نه" بشنود. دلش میخواهد و در عین حال
تحلمش را ندارد.
کریستین بوبن
همه گرفتارند
*برای دونستن بیشتر از کریستین,اینجا کلیک کنین.
جنینی که به او ذوق و طبع اهدا شده به پایان زمان لازم برای رشدش
رسیده است و میتواند به دنیا بیاید.اگر از این دیدگاه به دنیا نگاه کنیم
باید یک واقعیت را قبول کنیم:اکثر انسانها پیش از موعد به دنیا میآیند.
کریستین بوبن
همه گرفتارند
*برای دونستن بیشتر از کریستین,اینجا کلیک کنین.
فاجعه سه نام دارد:باران,مدرسه و عشق.باران کودکان را از پارک ها
دور می کند.مدرسه هم بلایی شبیه به باران است:پرنده های هم
سن و سال مرا پراکنده می کند,محوطه ی بازی را در ساعاتی ثابت,
خالی می گذارد.و سرانجام عشق.
کریستین بوبن
دیوانه وار
*برای دونستن بیشتر از کریستین,اینجا کلیک کنین.
دوستت دارم،این پر رمز ترین کلام است،تنها کلامی که سزاوار است
تا در طول قرن ها تعبیر شود.وقتی بیان میشود،وقتی صحیح بیان
می شود،تمامی لطافتش را اهدا می کند.
کریستین بوبن
فراتر از بودن
*برای دونستن بیشتر از کریستین,اینجا کلیک کنین.
اشک در چشم هایم حلقه می زند,او اشک هایم را نمی بیند;افتخار
دیدنشان را به او نمی دهم,اشک ها را فرو می خورم و در آشپزخانه,
جایی که مادر منتظرم است,فرو می ریزم.مادر در آغوشم می گیرد و
مثل بچه ای خردسال -که دیگر نیستم- ,مرا به سینه اش می فشارد.
ادامه مطلب ...آدم ها مثل خانه ها هستند.با زیرزمین ها،اتاق های زیر شیروانی،
دیوارها،بعضی وقت ها پنجره های بسیار روشنی که رو به باغ های
بسیار قشنگ باز می شوند... من از جنس سنگ های محلی ام؛
سفت،فرسوده، اما محکم...
کریستین بوبن
ایزابل بروژ
*برای دونستن بیشتر از کریستین,اینجا کلیک کنین.
چون عشق حاکم شد،خستگی غایب می شود.چگونه آنچه را
که دوست داریم،می شناسیم؟... با آرامشی ناگهانی که بدست
می آوریم.با ضربه ای که به قلبمان وارد آمده... فوران سکوت در
کلام.
کریستین بوبن
لباس کوچک جشن
*برای دونستن بیشتر از کریستین,اینجا کلیک کنین.
شگفت ترین شگفتی ها،ملاقات با آدم هایی ست که مثل کتاب ها
ساکت می مانند.از معاشرت با این آدم ها خسته نمی شویم.با آن ها
همان احساسی را داریم که وقتی با خودمان تنها هستیم:رها،آرام،
باز آمده به سوی سکوت روشنی که حقیقت همه چیز است...
کریستین بوبن
ایزابل بروژ
*برای دونستن بیشتر از کریستین,اینجا کلیک کنین.
ادامه مطلب ...تجربه ی تحقیر شدن مانند تجربه ی عشق,فراموش نشدنی است.
نمی دانم روح چیست.اما دقیقا می دانم که روح از کدام قسمت بدن,
تا سر حد نابودی,تحلیل می رود:از نقطه ی ریز سیاهی در مردمک چشم -
تحقیر.
کریستین بوبن
دیوانه وار
*برای دونستن بیشتر از کریستین,اینجا کلیک کنین.
فاجعه سه نام دارد:باران,مدرسه و عشق.باران کودکان را از پارک ها
دور می کند.مدرسه هم بلایی شبیه به باران است:پرنده های هم
سن و سال مرا پراکنده می کند,محوطه ی بازی را در ساعاتی ثابت,
خالی می گذارد.و سرانجام عشق.
کریستین بوبن
دیوانه وار
*برای دونستن بیشتر از کریستین,اینجا کلیک کنین.
اشک در چشم هایم حلقه می زند,او اشک هایم را نمی بیند;افتخار
دیدنشان را به او نمی دهم,اشک ها را فرو می خورم و در آشپزخانه,
جایی که مادر منتظرم است,فرو می ریزم.مادر در آغوشم می گیرد و
مثل بچه ای خردسال -که دیگر نیستم- ,مرا به سینه اش می فشارد.
ادامه مطلب ...