حس سبز

حس رویا گونه ی من از زندگی

حس سبز

حس رویا گونه ی من از زندگی

مثلآ یعنی ما!...

دستهامان خالی .. 

دلهامان پر .. 

گفتگوهامان مثلآ یعنی ما . 

کاش می دانستیم هیـــچ پروانه ای 

ادامه مطلب ...

احتمال گریستن ما!...

از خانه که می آیی ؛ 

یک دستمال سفید ، 

پاکتی سیگار ، 

گزیده شعر فروغ 

ادامه مطلب ...

قدم‌های نخستینِ!...

آیا شفای این صبحِ ساکتِ غمگین 

بی‌خوابِ آخرین ستاره مُیسر نیست؟ 

همیشه همین قدم‌های نخستینِ رفتن است 

که رازِ آخرین منزلِ رسیدن را رقم می‌زند. 

 

                                                               سید علی صالحی 

 

 *برای دونستن بیشتر از صالحی,اینجا کلیک کنین. 

ادامه مطلب ...

کمی آرام‌تر!...

همه‌ی راز علاقه‌ی آدمی به آدمی 

همین رویای ساده‌ی رفتن 

وُ بعد بی‌خبر آمدن‌های همیشه‌ی اوست. 

حالا کمی آرام‌تر صحبت کنید، 

ادامه مطلب ...

بنفش!...

وقتی دستمان به آسمان برسد 

وقتی که بر آن بلندی بنفش بنشینیم 

دیگر دست کسی هم به ما نخواهد رسید 

می نشینیم برای خودمان قصه می گوییم 

ادامه مطلب ...

کوچه ای خلوت!...

همگان به جست‌ و جوی خانه می‌ گردند 

من کوچه‌ ی خلوتی را می‌ خواهم 

بی‌ انتها برای رفتن 

بی‌ واژه برای سرودن 

ادامه مطلب ...

کمی آرام‌تر!...

همه‌ی راز علاقه‌ی آدمی به آدمی

همین رویای ساده‌ی رفتن

وُ بعد بی‌خبر آمدن‌های همیشه‌ی اوست.

حالا کمی آرام‌تر صحبت کنید،

ادامه مطلب ...

نزدیکتر بیا!...

اصلا بگذار این ترانه 

همین حوالیِ بوسه تمام شود! 

من خسته‌ام 

می‌خواهم به عطرِ تشنه‌ی گیسو و گریه نزدیکتر شوم، 

ادامه مطلب ...