رقص برگ های تو اگر نبود
یک نسیم ساده هم نمی وزید
میوه ی رسیده ای به دست ما
ادامه مطلب ...به بالایت قسم، سرو و صنوبر با تو میبالند
بیا تا راست باشد عاقبت سوگندهای ما
شب و روز از تو میگوییم و میگویند، کاری کن
که «میبینم» بگیرد جای «میگویند»های ما
ادامه مطلب ...دل در خیال رفتن و من در فکر ماندن
او پخته ی راه است و من خام رسیدن
بر خامی ام نام تمامی می گذارم
بر رخوت درماندگی نام رسیدن
ادامه مطلب ...ما هیچ نیستیم،
جز سایه ای زخویش
آیین آینه،
خود را ندیدن است.
دکتر قیصر امین پور
*برای دونستن بیشتر از قیصر امین پور,اینجا کلیک کنین.
ادامه مطلب ...گفتی:غزل بگو!چه بگویم؟مجال کو؟
شیرین من،
برای غزل شور و حال کو؟
پر می زند دلم به هوای غزل،ولی
ادامه مطلب ...گاهی نگاهم در تمام روز
با عابران ِ ناشناس ِ شهر
احساس گنگ آشنایی می کند
گاهی دل ِ بی دست و پا و سر به زیرم را
ادامه مطلب ...ما هیچ نیستیم،
جز سایه ای زخویش
آیین آینه،
خود را ندیدن است.
دکتر قیصر امین پور
*برای دونستن بیشتر از قیصر امین پور,اینجا کلیک کنین.
ادامه مطلب ...گفتم:بگو
سکوت کرد و رفت
و من هنوز گوش میکنم!
دکتر قیصر امین پور
*برای دونستن بیشتر از قیصر امین پور,اینجا کلیک کنین.
ادامه مطلب ...تمام عبادات ما
عادت است
به بی عادتی
کاش عادت کنیم.
دکتر قیصر امین پور
*برای دونستن بیشتر از قیصر امین پور,اینجا کلیک کنین.
ادامه مطلب ...گفتی:غزل بگو!چه بگویم؟مجال کو؟
شیرین من،
برای غزل شور و حال کو؟
پر می زند دلم به هوای غزل،ولی
ادامه مطلب ...سراپا اگر زرد پژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم
چو گلدان خالی،لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم.
قیصر امین پور
*برای دونستن بیشتر از قیصر امین پور,اینجا کلیک کنین.
ادامه مطلب ...گاهی نگاهم در تمام روز
با عابران ِ ناشناس ِ شهر
احساس گنگ آشنایی می کند
گاهی دل ِ بی دست و پا و سر به زیرم را
ادامه مطلب ...