بشتاب,بشتاب ای یاور من,
که امشب,من میزبان توام و تو,میهمان عزیز من.
خوش آمدی!
جبران خلیل جبران
پیشتاز
*برای دونستن بیشتر از جبران,اینجا کلیک کنید.
ادامه مطلب ...ای کاش می توانستم بگویم که با من چه می کنی
تو جانی در جانم می آفرینی
تو تنها سببی هستی که به خاطر آن,
روزهای بیشتر,شب های بیشتر و سهم بیشتری از زندگی می خواهم
ادامه مطلب ...روح در جستجوی خداوند است,همان گونه که هوای گرم رو به بالا
دارد,و رودها به سوی دریا جاری اند.روح دو توانایی دارد:تمنای جست
و جو,و توانایی جنگیدن به خاطر این تمنا.
جبران خلیل جبران
نامه های عاشقانه ی یک پیامبر
*برای دونستن بیشتر از جبران,اینجا کلیک کنید.
سکوت دردناک است.اما در سکوت است که همه چیز شکل می گیرد,
و در زندگی ما لحظه هایی هست که تنها کار ما باید انتظار باشد.درون
هر چیز,در اعماق هستی,نیرویی است که چیزی را می بیند و می شنود
ادامه مطلب ...اکنون,این مائیم,در دستان خدا;تو,آفتاب فروزان در دست راست او و
من,زمین نور باران در دست چپش;اما نوردهی ات را بر نورگیری من
رجحانی نیست.
جبران خلیل جبران
پیشتاز
*برای دونستن بیشتر از جبران,اینجا کلیک کنید.
ادامه مطلب ...به خدا سوگندت می دهم
ای قلب من
با عشق خود همدمی کن
و شکوای خود را از خالقت مخفی ساز
زیرا راز داری بر ذمه ی عشاق است.
جبران خلیل جبران
*برای دونستن بیشتر از جبران,اینجا کلیک کنید.
ادامه مطلب ...بشتاب,بشتاب ای یاور من,
که امشب,
من میزبان توام و تو,
میهمان عزیز من.
خوش آمدی!
جبران خلیل جبران
پیشتاز
*برای دونستن بیشتر از جبران,اینجا کلیک کنید.
اگر گرداگرد روزم را با گمان ها ببافید
و گر ملامت ها را گرداگرد شبم بنویسید
هرگز نخواهید توانست
برج پایدار صبرم را
واژگون سازید.
جبران خلیل جبران
*برای دونستن بیشتر از جبران,اینجا کلیک کنید.
بیخوابی مرا رنجور کرده است
من عاشقم
و حقیقت عشق نیرومند است
ممکن است خسته باشم
اما هرگز نمیمیرم
من عاشقم.
جبران خلیل جبران
*برای دونستن بیشتر از جبران,اینجا کلیک کنید.
یک ترانه ی کهن عرب این گونه آغاز می شود:"فقط خداوند و من آن چه را که
در قلبم می گذرد,می دانیم."امروز,پس از خواندن آن چه برایم نوشته ای,می
توانم به این ترانه چنین بیفزایم:فقط خداوند,من و ماری آن چه را که در قلبم
می گذرد,می دانیم.
جبران خلیل جبران
نامه های عاشقانه ی یک پیامبر
*برای دونستن بیشتر از جبران,اینجا کلیک کنید.
ادامه مطلب ...آنچه را از دستم بر آید انجام میدهم
چرا که نمیتوانم از انجام آن خود داری کنم
تنها کاری که از دستم بر می آید
اعتماد داشتن
و ادامه دادن است...
جبران خلیل جبران
*برای دونستن بیشتر از جبران,اینجا کلیک کنید.
ادامه مطلب ...حتی زمانی که تردید داریم
قلب ما در یقین است
حتی زمانی که به زندگی نه میگوییم
چیزی درون ما آری میگوید
فقط آدمها هستند که نه را میشنوند
خداوند تنها آری را میشنود.
جبران خلیل جبران
*برای دونستن بیشتر از جبران,اینجا کلیک کنید.
ادامه مطلب ...آن گاه که تو,اندیشه ای سرگردان در مه بودی,من نیز اندیشه ای
سرگشته در پس مه بودم.مرا جستی و ترا جستم,از رغبت ما,
رویاها پدید آمد و رویا,همان زمان بی آغاز و فضای بی انتهاست.
جبران خلیل جبران
پیشتاز
*برای دونستن بیشتر از جبران,اینجا کلیک کنید.
ادامه مطلب ...تو در سکوت شب
به دیدار معشوقه ات روانی
و از شیرینی حضورش خشنود
این تن همواره
قربانی جگرسوز وصل و هجران است.
این,ای نفس من,شکنجه ی تلخی است.
رحم کن به من ای نفس من.
جبران خلیل جبران
*برای دونستن بیشتر از جبران,اینجا کلیک کنید.
ادامه مطلب ...هنگامی که در شهری عظیم,بیگانه ام,دوست دارم در اتاق های
گوناگون بخوابم,در مکان های گوناگون غذا بخورم,در خیابان های
ناشناخته قدم بزنم,و گذر مردمان ناشناخته را نظاره کنم.مسافر تنها
بودن را دوست دارم.
جبران خلیل جبران
نامه های عاشقانه ی یک پیامبر
*برای دونستن بیشتر از جبران,اینجا کلیک کنید.
ادامه مطلب ...با تو,همه چیز متفاوت است,چون زیبا و پرشور است,و من
تسلیم خودم را دوست دارم.گاه,صحبتی را آغاز نکرده ایم,و با این
وجود,آن چه را که تو می گویی,درک می کنم;پیش از آن که
جمله ای را آغاز کنی,من در پایان آنم.
جبران خلیل جبران
نامه های عاشقانه ی یک پیامبر
* برای دونستن بیشتر از جبران,اینجا کلیک کنید.
زمانی که دست زندگی سنگین است و شب بی ترانه است,
هنگام عشق و اعتماد است.و دست زندگی چه سبک می شود,
و شب چه پر ترانه,آن گاه که به همه عشق می ورزیم و اعتماد
داریم.آن گاه,همه چیز سبک تر می شود و ترانه ها از میان تاریکی
ادامه مطلب ...برخیز قلب من,
برخیز و با نوای بلند,
نغمه سرایی کن
که هر که با ترانه به سپیده نپیوندد
ادامه مطلب ...خموش باش قلب من,
که فضا صدای تو را نمی شنود.
خموش باش قلب من,
که اثیر,از ماتم و سوگ سنگین است
ادامه مطلب ...