حس سبز

حس رویا گونه ی من از زندگی

حس سبز

حس رویا گونه ی من از زندگی

گیسوی تو...

در شبان غم تنهایی خویش 

عابد چشم سخنگوی توام 

من در این تاریکی 

من در این تیره شب جان فرسا 

ادامه مطلب ...

به دیدار تو می آیم...

ما دو تن مغرور 

   هر دو از هم دور 

       وای در من تاب دوری نیست 

  ای خیالت خاطر من را نوازش بار 

ادامه مطلب ...

چشمان خیال انگیزت...

گردنم منتظر حلقه دستان تو بود 

بر سر چشمه خراب 

لیک دیدم به دو چشم نگران 

که دو دست تو گذشت 

ادامه مطلب ...

اما مگو به من...

با من بگو 

تا دور دور ها  

تا انفجار خورشید 

تا انهدام ماه 

ادامه مطلب ...