حس سبز

حس رویا گونه ی من از زندگی

حس سبز

حس رویا گونه ی من از زندگی

ما بدهکاریم...

ما بدهکاریم 

به کسانی که صمیمانه ز ما پرسیدند 

معذرت می خواهم چندم مرداد است؟ 

و نگفتیم 

ادامه مطلب ...

سیاه سفید...

نازی:بیا زیر چتر من که بارون خیست نکنه

می گم که خلی قشنگه که بشر تونسته آتیشو کشف بکنه

و قشنگتر اینه که

یادگرفته گوجه را

ادامه مطلب ...

دنیا را بغل گرفتیم...

دنیا را بغل گرفتیم, 

گفتند:امن است 

هیچ کاری با ما ندارد! 

خوابمان برد 

ادامه مطلب ...

جا مانده است...

جا مانده است 

چیزی جایی 

که هیچ گاه دیگر 

هیچ چیز  

ادامه مطلب ...

پلک اگر فرو بندم...

شب در چشمان من است, 

به سیاهی چشم هایم نگاه کن.

روز در چشمان من است, 

به سفیدی چشم هایم نگاه کن. 

ادامه مطلب ...

من چشم خورده ام...

مادربزرگ 

گم کرده ام در هیاهوی شهر 

آن نظر بند سبز را 

که در کودکی بسته بودی به بازوی من 

ادامه مطلب ...

رسالت من...

و رسالت من این خواهد بود

تا دو استکان چای داغ را

از میان دویست جنگ خونین

به سلامت بگذرانم,

ادامه مطلب ...