حس سبز

حس رویا گونه ی من از زندگی

حس سبز

حس رویا گونه ی من از زندگی

ویرانه های دور!...

روشن است آتش درون شب 

وز پس دودش 

طرحی از ویرانه های دور. 

گر به گوش آید صدایی خشک: 

استخوان مرده می لغزد درون گور. 

 

                                                                      سهراب سپهری 

 

 *برای دونستن بیشتر از سهراب,اینجا کلیک کنین. 

 *اولین شاعر معاصری که با شعراش شعر نو رو فهمیدم! 

 *نگاه سهراب به زندگی و اون مدینه ی فاضله ی توی ذهنش,درکش 

برای همه میسر نیست! 

 *بعدها دبیر ادبیاتی داشتم که گفت:همیشه پسرا عاشق سهراب می  

شن و دخترا عاشق فروغ!و من گند زدم به تئوری استاد! 

 *همون وقتا کتابی دیدم که در مورد سهراب بود و شاملو گفته بود که 

چرا سهراب در این زمانه ی بسته(دوران شاه),به جای غم  

مردم,از گل و طبیعت حرف می زنه؟! 

 *کتاب "اتاق آبی" رو حتما بخونین!البته اگه گیر بیاد! 

 *و همین طور کتاب "سهراب,مرغ مهاجر",از پریدخت سپهری(خواهر 

سهراب). 

 *برای شنیدن و دانلود اشعار سهراب با صدای زنده یاد خسرو  

شکیبایی,اینجا کلیک کنین. 

 *عیدتون مبارک. 

 *در مورد مطلب "حسی که سه ساله شد!..." حتما نظر بذارین.مرسی.

نظرات 1 + ارسال نظر
shiva سه‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 09:46 ب.ظ http://shiva-violet.persianblog.ir

زمان گذشت بدون توجه به چیزهای کوچکی که کم هم نبودند
چیزهای کوچکی که حداقل می توانستند تحمل کردن زندگی را آسان تر کنند
گاهی فرصت نبود
گاهی حوصله
و من خیلی دیر این را فهمیدم
خیلی دیر
هر چند که شاید هنوز هم پشت این همه سیاهی
کسی ، چیزی پیدا شود که نام من را از یاد نبرده باشد...

+سهراب حرف نداره...این شعر رو هم خیلی دوست دارم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد