دلم گرفته است
به ایوان می روم و انگشتانم را
بر پوست کشیده شب می کشم
چراغهای رابطه تاریکند
چراغهای رابطه تاریکند
فروغ فرخزاد
*برای دونستن بیشتر از فروغ,اینجا کلیک کنین.
*فک کنم اول راهنمایی بود(اگه دقت کرده باشین اکثر توضیحاتم بر می
گرده به اول راهنمایی!من در این سال برای بار دوم متولد شدم!),تولدم
بود و دوست بسیار عزیزی کارت پستالی بهم هدیه داد که این شعر بر
اون نقش بسته بود.انقد عاشق این شعر شدم که همون روز رفتم و
کتابی از فروغ خریدم.کتابی از دست فروش های خیابون!نام کتاب,
عصیان بود.
*بعدها دبیر ادبیاتی داشتم که گفت:همیشه پسرا عاشق سهراب می
شن و دخترا عاشق فروغ!و من گند زدم به تئوری استاد!
*فروغ رو دوست دارم.این بی پروایی و این عشق عریانش رو کم تر تو
شاعرای دیگه دیدم.
*مبعث پیامبر گرامی اسلام مبارک باد(با ۱ روز تاخیر البته!).