حس سبز

حس رویا گونه ی من از زندگی

حس سبز

حس رویا گونه ی من از زندگی

منتظر قطار هستم!...

 می گویند یک روز زنی از نجاری می خواهد برایش کمدی بسازد. نجار  

این کار را می کند و مزدش را می گیرد و می رود. فردای آن روز زن  

پیش نجار می آید و می گوید که کمد خوب درست نشده و هر وقت  

قطار از کنار خانه می گذرد، کمد می لرزد و سروصدا می کند. نجار  

می آید و کمد را بازرسی می کند و ظاهرا نقصی در آن نمی بیند.  

می رود توی کمد و در را می بندد تا وقتی قطار آمد، از تو ببیند کجای  

کارش عیب دارد. در همین حال مرد خانه می آید و از سر اتفاق در  

کمد را باز می کند و نجار را در آن می بیند. با خشم زیادی فریاد  

می زند:« تو این جا چه کار می کنی؟» نجار بخت برگشته می گوید : 

«اگر بگویم منتظر قطار هستم که باور نخواهی کرد.» 

 

                                                                        احمد پوری 

                                                                   دو قدم این ور خط 

 

 *برای دونستن بیشتر از پوری,اینجا کلیک کنین. 

 *بیشتر اون رو به عنوان مترجم می شناسم تا نویسنده. 

 *اشعار بسیاری از شعرای مطرح جهان رو ترجمه کرده. 

 *اشعاری از نرودا. 

 *و یا شل سیلورستاین رو 

 *روز معلم مبارک. 

 *معلم ها و اساتیدتون رو در همه حال یاد کنین. 

 *حتی اگه با شما بد بودن! 

 *گاهی سیلی پدر و مادر,بهترین نوازشه! 

 *شاید تو اون لحظه,پدرانه و یا مادرانه بوده!

نظرات 1 + ارسال نظر
روشنک جمعه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 12:33 ب.ظ http://www.roshanak-ar.blogfa.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد