حس سبز

حس رویا گونه ی من از زندگی

حس سبز

حس رویا گونه ی من از زندگی

میم,مثل مادر!...

 سلام دوستان من.چون جمعه های گذشته,با مطلبی که نیاز به 

همکاری شما عزیزان داره,در خدمتم.نظرات هفته ی آینده,منعکس 

می شه.مطلبی که برای این هفته انتخاب کردم عنوانش هست: 

 میم,مثل مادر!... 

 نظرتون راجع به این عکس چیه؟این عکس در یک پرورشگاه به صورت  

اتفاقی گرفته شده.این کودک مادر خودش رو هرگز ندیده(شایدم این  

عکس واقعی نباشه!اینجا برای من تاثیر عکس و پیامش مهمه.): 

                       

 *روز زن و مادر مبارک.

نظرات 9 + ارسال نظر
فرزانه یکشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 11:07 ب.ظ http://neghabetarikh.blogfa

امن ترین جای دنیا آغوش مادر است...حتی اگر نقاشی باشد....

منصور دوشنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 09:04 ق.ظ http://www.mansourgholizadeh89.blogfa.com

سلام... درست روی قلب مادر ادمی راحت می خوابد و جهت همان جهتی است که کودک در جنین مادر در رحم قرار می گیرد نگران او نباشید او اینک ارامش کامل دارد مطمئن باشید... [گل]

ماه بانو دوشنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 11:24 ق.ظ http://mahbanno.blogfa.com

سلام دوستم
این عکس واقعا زیباست
انگاری همین نقاشی اغوش مادر هم به ادم ارامش میده
اینکه حواسمون باشه کجا بودیم و چه میکنیم
عکسش زیباست
روز مادر رو به همه مادرا تبریک میگم خصوصا مادر خودت

shiva دوشنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 01:18 ب.ظ http://shiva-violet.persianblog.ir

سکوت استدلالی است که معانی دیگری را به دوش می کشد...

"چگوارا"

+سلام حس سبز...فک میکنم این عکس حقیقت داشته باشه...جای دیگه هم اینو دیدم...
خب...آدم چی میتونه بگه...؟؟دلش آغوش گرم مادرش رو میخواد...

سیما سه‌شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 04:47 ب.ظ http://golhayesheypoori.blogfa.com/

داد معشوقه‌ به‌ عاشق‌ پیغام‌
که‌ کند مادر تو با من‌ جنگ‌

هرکجا بیندم‌ از دور کند
چهره‌ پرچین‌ و جبین‌ پر آژنگ‌

با نگاه‌ غضب‌ آلود زند
بر دل‌ نازک‌ من‌ تیر خدنگ‌

مادر سنگدلت‌ تا زنده‌ است‌
شهد در کام‌ من‌ و تست‌ شرنگ‌

نشوم‌ یکدل‌ و یکرنگ‌ ترا
تا نسازی‌ دل‌ او از خون‌ رنگ‌

گر تو خواهی‌ به‌ وصالم‌ برسی‌
باید این‌ ساعت‌ بی‌ خوف‌ و درنگ‌

روی‌ و سینه‌ تنگش‌ بدری‌
دل‌ برون‌ آری‌ از آن‌ سینه‌ تنگ‌

گرم‌ و خونین‌ به‌ منش‌ باز آری‌
تا برد زاینه‌ قلبم‌ زنگ‌

عاشق‌ بی‌ خرد ناهنجار
نه‌ بل‌ آن‌ فاسق‌ بی‌ عصمت‌ و ننگ‌

حرمت‌ مادری‌ از یاد ببرد
خیره‌ از باده‌ و دیوانه‌ زبنگ‌

رفت‌ و مادر را افکند به‌ خاک‌
سینه‌ بدرید و دل‌ آورد به‌ چنگ‌

قصد سرمنزل‌ معشوق‌ نمود
دل‌ مادر به‌ کفش‌ چون‌ نارنگ‌

از قضا خورد دم‌ در به‌ زمین‌
و اندکی‌ سوده‌ شد او را آرنگ‌

وان‌ دل‌ گرم‌ که‌ جان‌ داشت‌ هنوز
اوفتاد از کف‌ آن‌ بی‌ فرهنگ‌

از زمین‌ باز چو برخاست‌ نمود
پی‌ برداشتن‌ آن‌ آهنگ‌

دید کز آن‌ دل‌ آغشته‌ به‌ خون‌
آید آهسته‌ برون‌ این‌ آهنگ‌:

آه‌ دست‌ پسرم‌ یافت‌ خراش‌
آه‌ پای‌ پسرم‌ خورد به‌ سنگ‌

حسین چهارشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 12:00 ب.ظ http://hsajj.blogfa.com/

خیلی عکس تاثیرگذاریه
بعضی عکسا رو نمیشه با کلمات توصیف کرد ، فقط باید نشست و تماشا کرد .

مهدیه چهارشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 05:50 ب.ظ http://c0usins.blogfa.com/

یه بچه در همه حال به حمایت مادرش نیاز داره حالا اینم یه نوعیشه ... شاید اینطور حمایت میشه

روشنک جمعه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 09:51 ق.ظ http://www.roshanak-ar.blogfa.com

اغوش ومحبت مادری یه حس غریزی هست ...................

لیلی شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 11:50 ق.ظ

سلام.
شایدم بچه ی مورد نظر از دنیایی ک درش وجود داره خسته شده و میخواد ک ب دنیای قبل تولدش برگرده و خودش باشه و مامانش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد