حس سبز

حس رویا گونه ی من از زندگی

حس سبز

حس رویا گونه ی من از زندگی

ببخشید لیوان!...

 سلام دوستان من.چون جمعه های گذشته,با مطلبی که نیاز به 

همکاری شما عزیزان داره,در خدمتم.نظرات هفته ی آینده,منعکس 

می شه.مطلبی که برای این هفته انتخاب کردم عنوانش هست: 

 ببخشید لیوان!... 

 چند وقت پیش این متن رو توی وبی خوندم: 

 "+ یه لیوان از تو اون کابینته بردار. 

_خب. 

+پرتش کن زمین. 

_خب. 

+شکست؟ 

_آره. 

+حالا ازش عذرخواهی کن. 

_ببخشید لیوان.منظوری نداشتم. 

+دوباره درست شد؟ 

_نه. 

+متوجه شدی ...؟!" 

 قطعا و یقینا نویسنده ی این مطلب می دونه که در عالم واقعیت, 

همیشه به این شدت نیست!اما این طور گفت که بدونیم گاهی  

چقدر می تونه یه اشتباه ما,و خدای ناکرده دلی رو شکستن و ...  

می تونه عواقبش وحشتناک باشه!

نظرات 20 + ارسال نظر
سیما یکشنبه 8 دی‌ماه سال 1392 ساعت 10:44 ق.ظ http://golhayesheypoori.blogfa.com/

یه روز یه پدری به فرزندش که عادت به فحاشی داشته میگه از این به بعد به ازای هر فحش و ناسزا یه میخ به دیوار بکوب.مدتی بعد دیوار پر میشه از میخ.پسر که این صحنه رو میببینه به پدرش میگه که پشیمونه.پدر میگه خب حالا از این به بعد به ازای هر روز که ناسزا نگفتی یه میخ از دیوار در بیار.بعد از مدتی همه میخ ها از دیوار بیرون میان.پدر میگه حرف زشت مثل این میخ هاست.درسته که میشه دیگه تکرار نشن اما اثرشون توی قلب اونی که بهش گفته شده مثل جای این میخ ها باقی میمونه...

آشپزی سارا یکشنبه 8 دی‌ماه سال 1392 ساعت 12:37 ب.ظ http://http://ashpaziesara.persianblog.ir/

سلام دوست خوبم شاید همیشه به این شدت نباشه ولی خدا نکنه دلی بشکن که خیلی دردناکه مطالبت مثل همیشه عالین

parisa یکشنبه 8 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:48 ب.ظ http://www.zire0.persianblog.ir

میدونی آدما با آدما فرق میکنن.قبول دارم آبی که بریزه دیگه برنمیگرده اما به خاطر خودمون هم که شده هم باید یاد بگیریم نرنجونیم هم باید یاد بگیریم ببخشیم چون در هردو حالت اگر این کارهارو نکنیم خودمون بیشتر ضرر میکنیم پس به خاطر خودمون هم شده باید ی کم غرور و خودخواهی رو بذاریم کنار

بانوی احساس دوشنبه 9 دی‌ماه سال 1392 ساعت 12:29 ق.ظ http://vorojjjjak.blogfa.com

سلام دوستم
اوهوم تا نیمه اول بهمن............
بعضی وختا هم ناخوداگاه لیوان از دستت میوفته میشکنه .......یعنی تو نمیخای بشکنه اما میشکنه دیگه........

رهگذر دوشنبه 9 دی‌ماه سال 1392 ساعت 01:34 ق.ظ http://khazan68.blogfa.com

درسته،
خوبه که یاد بگیریم هر حرف و هر کاری مسئولیت داره،
اگه این مسئولیته رو جدی بگیریم خ از این شکستنا بوجود نمیاد!
اما واقعیت متاسفانه چیز دیگه ایه!
موفق باشی و مرسی برای حضور پایدارت!
[گل]

منصور دوشنبه 9 دی‌ماه سال 1392 ساعت 06:06 ق.ظ http://www.mansourgholizadeh89.blogfa.com

سلام... چقد ساده و قشنگ منظور شکستن دل را با شکستن لیوان مقایسه کرد با این تفاوت در عالم قیاس لیوان هیچ درکی ندارد ولی دل می میرد[گل]

روشنک دوشنبه 9 دی‌ماه سال 1392 ساعت 10:05 ق.ظ http://www.roshanak-ar.blogfa.com

سلام
بعضی افراد فک میکنند دل شکستن دیگران یه اشتباه کوچیک هست.متاسفانه.

علیرضا دوشنبه 9 دی‌ماه سال 1392 ساعت 03:36 ب.ظ

سلام
به نظرم همه ی انسان ها نوعی بکارت روحی دارن که تو یه سنی و در یه رابطه ای اونو از دست میدن و بعد از اون تصور کلیشون از زندگی عوض میشه و می شکنن... واون موقع است که اطرافمون پر از خرده شیشست و همگی داریم روی خرده شیشه ها راه زندگی را میریم

shiva دوشنبه 9 دی‌ماه سال 1392 ساعت 05:15 ب.ظ http://shiva-violet.persianblog.ir

ســــلام حس سبز....
گاهی طوری میشکنیم که معذرت خواهی هم چاره ساز نیست ...
فقط میتونم بگم بهتره مراقب همدیگه باشیم

محسن نژاد دوشنبه 9 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:16 ب.ظ http://payame2.ir

سلام
مثال خوبی برای دل شکسته که زخم های آن التیام نمی یابد اگر هم بخواهد مرهمی بگیرد سالها طول خواهد کشید
موفق باشید

افسانه سه‌شنبه 10 دی‌ماه سال 1392 ساعت 08:44 ق.ظ http://gtale.blogsky.com

سلام

این متن مرا یاد شعری انداخت از دکتر شریعتی عزیز

شیشه ای می شکند یک نفر می پرسد،چرا شیشه شکست؟...مادری می گوید:شایر این رفع بلاست...یک نفر زمزمه کرد،باد سرد وحشی ،مثل یک کودک شیطان آمد،شیشه ی پنجره را زود شکست...کاش امشب که دلم ،مثل آن شیشه ی مغرور شکست...عابری خنده کنان می آمد،تکیه ای از آن را بر می داشت ،مرحمی بر دل تنگم می شد...امشب اما دیدم ...هیچ کس هیچ نگفت ،قصه ام را نشنید...از خودم پرسیدم :آیا ارزش قلب من از شیشه ی پنجره هم کمتر است؟؟؟؟

اعظم سبحانی سه‌شنبه 10 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:32 ب.ظ http://abadan39.mihanblog.com

چون رشته گسست می توان بست ...


اما گره ای در آن میان هست



"امیر خسرو دهلوی"

عاطفه چهارشنبه 11 دی‌ماه سال 1392 ساعت 12:18 ق.ظ http://khodemunie.blogfa.com

سلام دوست من
خوبى؟
.
متن جالبیه...
البته قبلا شنیده بودم
.
من ک خیلى این حرفو قبول دارم، خیلى وقتا یه اتفاق کارى میکنه که همه چى عوض بشه و هیچى دیگه مث سابق نشه...
بهتر اینه ک قبل هر کار خوب حواسمون جمع کنیم ک بعدا پشیمون نشیم!

[ بدون نام ] چهارشنبه 11 دی‌ماه سال 1392 ساعت 01:36 ب.ظ http://royahayebarani.blogfa.com/

خدایا
کمکمون کن اگه یه جایی یه وقتی چیزی شکستیم
دل نباشه. آمین

شکیبا جمعه 13 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:46 ب.ظ

آره..ولی خیلیا خودشونو زدن کوچه ی خوش آب و هوای علی چپ.بعضی مواقع حتی اونقدر حق به جانبن که فکرمیکنی نکنه تو اشتباهی کردی.ولی این نیز بگذرد. آدما باس قلبشون بزرگ باشه تا به ادمنما ها حالی کنن یه سری مفاهیم ابتدایی انسانیت رو.سگ هم باشن شاید مورد رحمت واقع شن...خوشبینی تو دنیای امروز بهتر از واقع بینیه. واقعیت دردناک و بعضی مواقع ترسناکه...

نیلوفر دوشنبه 16 دی‌ماه سال 1392 ساعت 04:16 ب.ظ

سلام حس سبز!
حق الناس چیزیه که به راحتی نمیشه گناهشو پاک کرد...

آرتمیس سه‌شنبه 17 دی‌ماه سال 1392 ساعت 02:19 ب.ظ http://samakeayyar.blogfa.com

روزتون بخیر باز هم با تاخیر اومدم..ببخشید..

و اما در مورد دل شکستن . به نظر من یک دل شکسته رو نمیتونیم با هیچ چیزی مورد مقایسه قرارش بدیم چون هر مثال مانند همین مثال لیوان ..که درمورد لوازم بی جان هستش نمیتونه اون جور که باید حس کسی که دلش شکسته رو نشون بده . بنابراین باید تا اونجایی که امکانش هست سعی بشه دلی رو نشکنیم چون همۀ مان اینو خوب میدونیم که واقعاً دردآوره ...
بالاخره یه روزی یکی دلمون رو شکونده ..پس خودمون اون رو برای کس دیگه ای انجام ندیم.

زرتشت پنج‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1392 ساعت 12:37 ب.ظ http://gominam19.blogfa.com

خیلی جالب بود
از مطالب خوشم میاد خیلی قشنگن
آفرین

زرتشت پنج‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1392 ساعت 12:41 ب.ظ http://gominam19.blogfa.com

خیلی خیلی خیلی شرمنده اسم و آدرس رو تو کامنی که با اسم جودی گذاشتم اشتباهی نوشتم آدرس و اسم رو
شرمنده

نهال پنج‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1392 ساعت 05:06 ب.ظ

درد اندازه نداره...همیشه ب همین شدت نیست همیشه بیشتره...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد