خواهر شوهر درشت هیکلش می توانست به تمام مخمصه های
زندگی بخندد،منتها وقتی مال دیگران بود!
فریبا وفی
در راه ویلا
*برای دونستن بیشتر از فریبا,اینجا کلیک کنین.
*به معنای واقعی این حرف رو قبول دارم!
*بیشتر تو زمینه ی داستان کوتاه می شناسمش.
*دو تا از کتاباش برنده ی جایزه ی هوشنگ گلشیری شده.
دانستن جرم کمی نیست!!!! وقتی که ......
بدانی و عمل نکنی!!!! بدانی و بگذری!!!!
بدانی و نادیده بگیری!!!! بدانی و بشکنی!!!!
جهان چیزی شبیه موهای توست
سیاه و سرکش و پیچیده،
و فکر کن چه بی بختم من
که به نسیمی حتی،
جهانم آشوب می شود...