تو نمیدانی مُردن
وقتی که انسان مرگ را شکست داده است
چه زندهگیست!
احمد شاملو
*برای دونستن بیشتر از شاملو,اینجا کلیک کنین.
*شعر های شاملو,سیاسی اجتماعی ترین شعرهای معاصره!
*من اول بار اسم شاملو رو تو کتابی دیدم که در مورد سهراب بود و شاملو
گفته بود که چرا سهراب در این زمانه ی بسته(دوران شاه),به جای غم
مردم,از گل و طبیعت حرف می زنه؟!
*مستند ساخته شده از استاد رو حتما ببینینش(احمد شاملو,شاعر
بزرگ آزادی,کاری از مسلم منصوری).برای من,خیلی ناگفته ها توش بود که
نمی دونستم.
*بیشتر اشعار لنگستون هیوز و پابلو نرودا که از قدیم به یادگار مونده,
ترجمه ی استاد هست.
*اوایل انقلاب نوار کاستی به بازار اومد که ترانه های ویکتور خارا,خواننده
ی انقلاب شیلی توش بود,با ترجمه ی هم زمان استاد شاملو,با صدای
خود استاد.
*برای دانلود اشعار لنگستون,با صدای استاد شاملو,اینجا کلیک کنین.
*اولین فیلمی که ایرج قادری کارگردانی کرد(داغ ننگ,1344),نویسنده
ش استاد شاملو بود!
*در مورد مطلب "ثابت کن!..." حتما نظر بذارین.مرسی.
سلام دوستم.........
خواهش میکنم...........
نه برا اقایونم انقد چیزا خوشگل خوشگل هست......مانتوها برا خانما خیلی زشتن..اما پیرهنا پسرا انقده خوشگلن.......
گذاشتم ک..........
bah bah
ayval be shamloo va afarin be to hesse sabz ke ino gozashti
kheily jalebe
حرفهای ما هنوز ناتمام...
تا نگاه می کنی:
وقت رفتن است
بازهم همان حکایت همیشگی !
لحظه ی عظیمت تو ناگزیر می شود
آی...
ناگهان
چقدر زود
دیر می شود!
این روزها ؛ "دلتنگم"
باور کن این یکی دیگر شعر نیست..
45422850076847464364.gif
تو اگر بیایی
چشم هایم را می بندم
با تمام وجود لمس ات می کنم..
و از صمیم دل
آرزویت می کنم..
تو را با تمام ابهتت
میان انگشتانم پنهان می کنم
و وجودم را
با تمام بی کسی هایش
در وجود بی کرانت
سبز می کنم
تا درختچه ای شود
میان خاطرات سربه فلک کشیده
و آرزوهای کودکانه ام
و مشتی عاشقانه
در بیت بیتٍ غزل هایم
نثارت میکنم
تا دوباره
بذر محبت در سینه ات بشکفد...
و برای ثانیه هایی که چشم بسته در برابرت می سوزم
آغوشت
تکیه گاهم باشد..
سلام
عشق آتش سوزان است و بحر بیکران است همه جان استقصه بی پایان است عقل و ادراک در وی حیران است.از ماجرای درد عشق حکایت خطاست و از محنت محبت اظهار شکایت نارواست.
دستها بالا بود
هر کسی سهم خویش را میطلبید
سهم هر کس که رسید
داغتر از دل ما بود
ولی...
نوبت من که رسید
سهم من یخ زده بود
سهم من چیست مگر؟
یک پاسخ!
پاسخ یک حسرت
سهم من کوچک بود
قد انگشتانم
عمق آن وسعت داشت
وسعتی تا ته دلتنگی
شاید از وسعت آن بود
که بی پاسخ ماند...