عشق من,خنده ی تو
در تاریک ترین لحظه ها می شکفد
و اگر دیدی,به ناگاه
خون من بر سنگ فرش جاری است,
بخند,زیرا خنده ی تو,برای دستان من
شمشیری ست آخته.
پابلو نرودا
*برای دونستن بیشتر از پابلو,اینجا کلیک کنین.
*این اشعار عاشقانه ی پابلو,همیشه منو دیوونه می کنه!
*تاثیر پابلو در شعر امریکای لاتین و حتی دنیا,انکار نشدنیه!
*و همین طور تاثیرش در مبارزات,ضد دیکتاتور کشورش!
وقـتــــی " خـــــواب "
بــــرایِ فــــرار از " بیــــداری " بـــاشـد ,
یعنــــــی " تمــــــام " شــــــده ای ..................!
به خطوط ساده و سپیدت
و برگ هایی که زمین
روی خودش کشیده...
ایمان دارم
حتی به تند باد
که فقط
برگ های کوچه ما را زخمی کرده است
گنجشک ها
خطوط سیاه هوایی را
صف زده اند
و با هو هوی ابرها
آسمان را به هم می ریزند.....
و تب داری خطوط موازی را
بدون خط شکستگی سال ها
با تنی رها شده
تا مقصدت سوت می کشند.....
درد یعنی...
سر ادم به همان سنگی بخورد ...
که به سینه میزد.....!