آه مگذار،که دستان من آن
اعتمادی که به دستان تو دارد به فراموشیها بسپارد
آه مگذار که مرغان سپید دستت
دست پر مهر مرا سرد و تهی بگذارد.
حمید مصدق
*برای دونستن بیشتر از حمید مصدق,اینجا کلیک کنین.
*مثل خیلی اشنایی های دیگه,اول راهنمایی بودم که با اشعار ایشون
آشنا شدم!
*عاشقانه های تلخی داره.ولی زیبا!
*وزنی که توی شعرهاش هست,اون رو با اشعار سپید متفاوت می کنه.
*در مورد مطلب "امتحان کنین!..." حتما نظر بذارین.مرسی.
ی روز یکی بهم گفت
از کنار مشکلات سریع عبور
کن و بگو میگ میگ....
اما
نمیدونست که مشکلات رومون
سوار شده و میگه بیگلی بیگلی
چه بوی غریبی ست بوی عطر های جور واجور زنان در خیابان
چه حس عجیبی ست حس تنهایی زیباترین گل جهان
این کوچه ها دیگر بوی نرگس نمی دهد
عاشق دیگر به معشوقه اش گل رز میدهد
آلودگی هوا صحبت امروز و دیروز نیست
سال هاست که فضای شهر آلوده است
ای تنها ترین بدان که تنهایم امروز
بیا که تنهاییم تنها یک بهانه ست ...
سلام . وبلاگ قشنگی دارید مخصوصا اسمش;))))
خوشحال میشم به وب منم سر بزنید و لینکم کنید:)