سلامهــــر وقت نتوانســــتی کســـی را فرامـــوش کنی بدان هـــنوز تو در خاطــرش هستـــی
من چهره ام گرفتهمن قایقم نشسته به خشکی با قایقم نشسته به خشکی فریاد می زنم وامانده در عذابم انداخته استدر راه پر مخافت این ساحل خراب وفاصله است آب امدادی ای رفیقان با من
سوژه ی خوبیه عکس از پرتره ی پیرها
سلام
هــــر وقت نتوانســــتی کســـی را فرامـــوش کنی بدان هـــنوز تو در خاطــرش هستـــی
من چهره ام گرفته
من قایقم نشسته به خشکی
با قایقم نشسته به خشکی
فریاد می زنم
وامانده در عذابم انداخته است
در راه پر مخافت این ساحل خراب
وفاصله است آب
امدادی ای رفیقان با من
سوژه ی خوبیه عکس از پرتره ی پیرها