جلال عزیزم،این کارت را از لندن از پارک هتل برایت می نویسم.رم که
رسیدیم چنان که در نامه ام نوشته ام،یکی دو ساعت ماندیم.رم از
طیّـاره به حدّی زیبا بود که به آن همه زیبایی و صفا حسد بردم.آنقدر
سبز،آنقدر خرم که نمی توان وصف کرد.آنجا مستر اتلی و خانمش هم
سوار شدند و تمام راه با ما بودند.در فرودگاه لندن که از شهر دور است
و با اتوبوس یک ساعت تمام طول کشید که به شهر رسیدیم،از او
استقبال کردند و عکس گرفتند.امروز لندن هستیم و عصر امشب یعنی
ساعت هشت حرکت می کنیم.منتظر کاغذم باش که از نیویورک خواهم
نوشت.قربانت می روم و همه اش حسرت می خورم کاش با هم بودیم –
سیمین ِ تو.
سیمین دانشور
*برای دونستن بیشتر از خانم دانشور,اینجا کلیک کنین.
*نامه ی بالا متن نوشته ای بود از سیمین دانشور به همسرش جلال
آل احمد.
*تا به الان 3 تا از این نامه ها رو تونستم گیر بیارم!
*اگه نامه های این چنینی(سیمین به جلال,جبران به ماری,نادر
ابراهیمی به همسرش) رو دارین,بگین تا به نام خودتون تو وب بذارم.
*سووشون رو حتما بخونین.
*نوشته های سیمین دانشور,گیرایی خاصی داره.
تنهایی تقدیر من است...
سهم من از دنیا تردید است
سهم چشمانم،اشک
سهم لبانم،لبخندی دروغین
سهم دستانم،سرمای تنهایی
اری سهم من از دنیا این است
سهم قلبم،شکستن
سهم،روحم در خود شکستن
سهم اینده ام چیست؟
ایا شاد زیستن با قلبم اشتی خواهد کرد؟؟؟
زیستن با قلبم اشتی خواهد کرد؟؟
من این نامه هارو تو کتابش خوندم عالین ....خیلی زود همشو خوندم
سلاااااااااااااااااااااااام مهربون...
khosh be haleshooon che eshghe ghashangi dashtan
dooste aziz upim
سلام گلم خوبی ؟ ببخشید دیر ب دیر میام گرفتارم گلم میشه در مورد 2 تا از مطلبام نظرتو بگی 1 تولدت مبارک 1 خاطرات تو اخه اینا حرفای دلمه حرفایی که اتیشم میزنه اگه نگمو ننویسم حرفایی هست ک برا عشقم از ته دلم گفتم بعضیا یه چیزایی گفتن میخوام بدونم اگه بد حذفش کنم یا تغییر بدم منتظر نظرت میمونم ممنون یا علی
سلام اپم با مطلب جدید حتما بیا منتظر حضور گرمتم نظرتم حتما حتما بگو چون برام مهمه زیاد منتظرم نزاریا پس تا اپ بعدی یا علی