در بیکرانه زندگی,دو چیز است که افسونم میکند:
آبی آسمان که میبینم و میدانم که نیست.
و خدایی که نمیبینم و میدانم که هست.
دکتر علی شریعتی
*برای دونستن بیشتر از دکتر,اینجا کلیک کنین.
*دقت کردین؟:واسه نکته ی بالا,برای بعضی به نام کوچیک می نویسم
و می گم اینجا کلیک کنین,ولی بعضی شخصیت ها چنان ...(از چه واژه
ای استفاده کنم منظور رو برسونه؟!) که نمی تونی!مثلا بنویسی برای
دونستن بیشتر از علی ...!
*اول راهنمایی,کتاب کویر!
*گفتگوهای تنهایی رو حتما بخونین.مابقی به انتخاب خودتون!
*در مورد مطلب "هدیه یا تقاص؟!..." حتما نظر بذارین.
سلام احسن به این سلیقه .خیلی خوشم اومد تبریک منو پذیرا باشین. می خواستم باهم تبادل لینک کنیم. خوشحال می شم : "خرید ساکس buy socks" با آدرس http://buysocks.loxblog.com/ منتظرم
حرف شما متین.
من وشما هر کدوم به تنهایی یه برداشت داریم از این قضیه که روی هم فک کنم یه ایده جالب بشه...
یاعلی
digar tanha nistam...
moddatist ba to dar khodam zendegi mikonam
خشک آمد کشتگاه من
در جوار کشت همسایه
گرچه میگویند: «می گریند روی ساحل نزدیک
سوگواران در میان سوگواران.»
قاصد روزان ابری، داروگ، کی میرسد باران؟
بر بساطی که بساطی نیست
در درون کومه تاریک من که ذرهای با آن نشاطی نیست
و جدار دندههای نی به دیوار اتاقم دارد از خشکیش میترکد
ـ چون دل یاران که در هجران یاران ـ
قاصد روزان ابری، داروگ! کی میرسد باران؟
مستدام باشید و سرافراز در سایه ایزد منان.
شیـطان اندازه یک حبّـــه قند اســــت . . .
گاهی می افتـــد تـــوی فنجـــانِ دلِ مــــا . . .
حل مــی شود آرام آرام . . .
بی آنکـه اصلا ً ما بفهمیـم . . .
و روحمـان سـر می کشد آن را . . .
آن چای شیــریـن را . . .
شیـطان زهـرآگیــن ِدیــریــــن را . . .
آن وقـت او، خـون مـــی شـــود در خـــانه تن . . .
مـی چرخـد و مـــی گـردد و مـی مـانـد آنجـا . . .
او می شــــود مـن .
اگر تنها ترین تنها شوم باز خدا هست،او جانشین همه نداشتن های من است....
دکتر شریعتی که برا خودش نابغه ای بوده..حیفه که اینجور آدما رو تو دوره ی خودشون نمیشناسن
کویر خیلی خوبه و همچنین فاطمه فاطمه است
اپم!بدو یین بیاین منتظرتونم!خوشحال میشم بیاین!
امید همچون خون در روان آدمیست که اگر نباشد گامی به پیش نمی رود و اگر باشد جهانی را دگرگون می سازد