و خوشه های خشم,درون روح مردمان
آماس می کند
می رسد
و از خوشه چینی آینده خبر می دهد!
جان اشتاین بک
*برای دونستن بیشتر از جان,اینجا کلیک کنین.
*هیچ حس و هیچ حالی برای نوشتن نیست!تنها دلیل امشب
اومدنم به رسم هر شب و احترام به دوستان بود!همین!
*خدایا...
سلام دوست عزیز
من اپم
خوشحال میشم بیای!
اون متنت زیبا بود از آقای جان.
ممنون که به خاطر دوستان اومدی.البته اگه من جز دوستان باشم
سلا م
ممنون از توضیحات کاملتون
در مورد قالبم ،من همیشه سعی میکنم قالبی که زودتر لود میشه رو بزارم قبل از گذاشتن هم جاهای مختلف امتحانش میکنم تعجب کردم وقتی گفتید دیر لود میشه من حتی با دایل آپ هم بازش میکنم راحت لود میشه به هر حال سعی میکنم یکی دیگه پیدا کنم در ضمن از این به بعدهم اسم آپم رو می نویسم این یکی هم اسمش :حرف خاصی نیست دیگه...........
در مورد اون سوالاتم هم ممنون که توجیه کردید
بدرود تا مطلب جمعه که میذارید
سلام دوست من
وبلاگ خوشگلی داری
دلم میخواد با هم تبادل لینک داشته باشیم
منو با اسم وبلاگم لینک کن
ممنون میشم بگین که شما رو با چه اسمی لینک کنم
مننتظر حضورتون هستم
[گل][بوسه][بوسه]
یک نوع حس جنگ آوری و خشم توی این نوشته هست ،متن هایی با این سبک رو دوست ندارم، چیزهایی که بیانگر واقعیت هایی تلخه ، این ها باعث پریشانی ذهنم میشه، همیشه سعی کردم از اینگونه ادبیات دور باشم
وبلاگ قشنگی داری،آفرین
به منم سر بزن خوشحال میشم
بابا رمان انگلیسی مروارید جان رو خونده
اما از اونجایی که چیزی در موردش تعریف نکرد مثه اینکه براش جالب نبوده.
انشاالله روزی که خوندم بتونم رمانشو بخونم به زبان خودش.
هیچ حس و حالی ...
انتفاقی افتاده دوست عزیز ؟