حس سبز

حس رویا گونه ی من از زندگی

حس سبز

حس رویا گونه ی من از زندگی

کجا را اشتباه کردیم؟...

 سلام دوستان من.چون همیشه با مطلبی که نیاز به هم یاری ه  

شما عزیزان داره در خدمتتونم.و چون همیشه تکمیل شده ی این  

مطلب(همراه با نام,نظر و آدرس وب شما دوستان) جمعه ی آینده  

در وب حس سبز قرار خواهد گرفت.مطلبی که برای این هفته  

انتخاب کردم,عنوانش هست: 

 کجا را اشتباه کردیم؟

 چند هفته پیش یکی از دوستان مجازی از طریق نظرات اطلاع داد  

که آپ کرده و ازم خواست که به وبش سر بزنم.مطلبش رو که  

خوندم,پر بود از ناامیدی!نظری کوتاه واسش گذاشتم از احساسم  

به این مطلب.و چند رو بعد که مجددا از من دعوت کرد,با یه مطلب  

ناامید کننده تر رو به رو شدم! 

 این نظر رو واسش گذاشتم: 

 سلام دوست من.دفعه ی قبل نوشتم از این آپی که کردی نگرانم. 

واسه این یکی آپ چی بنویسم؟ 

 و اون در جواب نوشت: 

یعنی واقعا نگران شدی؟جون خودت! 

 و من در جواب این شعر رو واسش گذاشتم: 

کجا را اشتباه کردیم؟ 

کدامین چشمه سمی شدکه آب از آب میترسد و  

حتی ذهن ماهیگیر از قلاب میترسد، 

گرفته دامن شب را سکوتی آنچنان مبهم، 

مژه از چشم و چشم از پلک و پلک از خواب میترسد...! 

به واقع کجا اشتباه کردیم که به همه چیز شک داریم؟حتی نگران  

شدن یک دوست؟در سوء استفاده ها و دروغ ها و چاپلوسی ها  

و ...(توسط دوستان به ظاهر دوست!) هیچ شکی نیست!چه  

برسه به این دنیای مجازی,که کسی کسی رو نمی شناسه! 

اما بعید می دونم که فضا در اون حد باشه که همچین واکنشی  

رو نیاز داشته باشه!اون هم به یه نگرانی ه ساده!  

 شایدم باید حق داد!با این همه دروغ و ریا!باورش سخت شده! 

شایدم باید حق داد!

 نظر شما؟ 

 *این رو به صورت کلی گفتم.خواهش می کنم به این دوست  

توهین نشه!  

 *نظراتی که شامل توهین به این دوست باشه حذف می شه! 

این دوست برای من خیلی خیلی محترم ه!

 *به بیراهه نریم!بحث این مطلب راجع به شک نسبت به هر چیز ه! 

نه چیزای فرعی تر!

 *گاهی وقتا همین جوری موردی پیش می یاد و بهونه ای می شه  

برای طرح در وب!قصد فقط انعکاس ه مسائل ه!همین!

 *در این مدتی که این وب رو دارم,چند باری با این نوع برخورد مواجه شدم! 

 *خواهش می کنم در بخش نظرات همین پست نظر بدید! 

 

                                                                                           با تشکر 

                                                                                         حس سبز

نظرات 28 + ارسال نظر
فرهاد شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:38 ق.ظ http://begou.blogfa.com/



سلام

خب این دوستمون احتمالاُ از کسانیکه انتظارش رو نداشته بی معرفتی دیده و اعتمادش رو نسبت به همه از دست داده و فکر میکنه کسی واقعاُ بهش اهمیت نمیده!!

صبا شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:49 ق.ظ http://www.akharin-eshg.blogfa.com

من ترجیح میدم نظرمو نگم چون ممکنه سوتفاهم بشه
دوستتون برنجه...
ولی افرین اپ جالبی بود ادمو به فکرفرو میبره قشنگ نوشتی ...

سلام
خب شرایط دوست شما را نمیدانیم
پس نمیدانیم که برای چی شک داشته است
پس نظری نمیتوان در این مورد داد
اما شک آغاز است
شک به همه چیز
اما ترس چیز دیگری است که شک را بوجود می آورد
جنس این شک با شک اصلی که در راه شناخت است متفاوت است
شکی که از روی ترس است انسان را در خود فرو میبرد
اما شکی که از راه چرا و چگونه شکل گرفته است انسان را روبه تعالی میبرد
بگذار همه بهت شک کنند
تا کسی بهت شک نکندشناخته نمیشی
پس تو در حال شناخته شدنی
.این یک آغاز زیباست
اما کسی به من شک نکرد
اما خودم به خودم مشکوکم
مشکوک
به امید بهترینها برای دوست همیشه سبزم

منصور شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 06:59 ق.ظ http://www.mansourgholizadeh89.blogfa.com

سلام
ابتدا باید از حضور ونقد خوبتون در داستان شکار مر غابی تشکر نمایم اما بعد در مورد این دوست عزیز که مطلب اپ شما می باشد باید اشاره کرد که ما نمی توانیم در مورد دیگران قضاوت ویا پیش داوری نماییم چرا که من اگر مثلا بخواهم در مورد اقای حس سبز مطلبی بنویسم باید دقیقا شرایط زمانی ومکانی ایشان را بدانم .... بدانم که هم اکنون از نظر روحیه در چه شرایطی واقع می باشد در نتیجه من از هر گونه پیش داوری ویا قضاوت خود را نهی می کنم در زمانی که برادر از برادر در یک خانواده خبر حقیقی ندارد وای به من که از دوستی بخواهم اشاره ای داشته باشم که اصلا از او بی خبرم ممنونم وسپاسگذار شما........................

روشنک شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:40 ق.ظ http://www.roshanak-ar.blogfa.com

از بچگی به ما یاد دادند که به دیگران کمک کنیم وکار خوب

ونیکویی هست...

ولی هرگز به ما نگفتند بعضی افراد هستند که لیاقت سلام

مارو ندارند ...

ان شالله مشکل این دوست ما هم حل میشه!

ساقی شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:30 ب.ظ

زمستان واژه ی تنهایی یک نهال است


سلام دوستم اپم بیا قدم رنجه کن

ارتمیس شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:55 ب.ظ http://samakeayyar.blogfa.com


درود دوست من....

بله من زن هستم همونطور که از اسمم پیداست....

و مطمئن باشید توی این مدت از شما بی احترامی ندیده ام و به

دوستی با شما افتخار میکنم....

مهدیه شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:28 ب.ظ http://www.i-hate-love-70.blogfa.com

سلام ممنون از حضورت

hamed شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:17 ب.ظ http://tanhahamed90.blogfa.com

سلام ممنون اومدی.. عزیزم تا آخر خوندمش. به نظر من تو این زمونه خوبی به هیچ کس نیومده. اگه آدم خوبی کنه جوابشو با بدی میدن پس بهتره که نسبت به مسائل دوربرت بی توجه باشی

حمید.ف شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:26 ب.ظ http://roo-be-ayande.blogfa.com

سلام...
واقعا چی شده؟؟؟
چرا همش به همه چیز شک داریم؟؟؟
ذهنمون پر شده از بی اعتمادی....اینقدر که ادم به چشم خودشم اعتماد نمیکنه.....
میترسم از اینده جامعه بی اعتماد به هم.....
........
سخنان دکتر شریعتی هم که گذاشتی بسیار جالبه

مملی شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:30 ب.ظ

---------------------------_(/_\)
-------------------------,((((^`/-
------------------------((((--(6-/-
----------------------,(((((-,,----/
--,,,_--------------,(((((--\"._--,',;
-((((\\-,...-------,((((---\----`,@)
-)))--;'----`"'"'""((((---(------´´
(((--\------------(((------/
-))-|-------آپم-زود بیا-----|
((--|--------.-------'-----|
))--/-----_-'------`t---,.')
(---|---y;---,-""""-./---/\--
)---/-.\--)-\---------`/--/
---|.\---(-(-----------\-\'
---||-----//----------\\'|
---||------//-------_\\'|ا
---||-------))-----|_\--||
---/_/-----|_/----------||
---`'"------------------\_|
سلام با یک طنز اجتماعی روابط عمومی مملی اپپپپپپپپپپپپ کرده منتظر حضور سبز شماستتتتتتتتت

الهه یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:48 ق.ظ http://www.elahen.blogfa.com

سلام
مشکل ما خیلی عمیقتر ازین حرفاست دوست من
حتی بچه های دست به قلم و وبلاگ نویسه مام حوصله ی خوندنه پستاییکه بهش دعوت میشن و ندارن!
اونا به این فکر نمیکنن که برای این دعوت نشدنکه فقط بروزیشونو اطلاع بدن!!!
اولا اذیت میشدم اما بعدا عادت کردم نظرات واسه پستیکه نوشتم ۷۰٪ اپ بودن شخص ۲۰٪تبلیغات ۸٪ بیربط به متن نوشته شده
و فقط ۲٪ نظر راجع به متنه
اینارو گفتم چون متعسفانه این وضع و توی نظراته این پستم دیدم!
حالا درمورد پستت:میدونی توی این دور و زمونه خیلی کمن ادماییکه به احساساته یه غریبه اهمیت بدن
چه برسه به اینکه نگرانش بشن!
هرچند گاهیم که باورش میکنن ازش برداشت بد میکنن!
توی جامعه مخصوصا فضای مجازی همدلی و دغدغه ی همنوعارو داشتن اونقدر کمه که همین استثناهاشم باعث تعجب میشه!!
پر حرفی کردم
در انتها به منم سر بزن
یاحق

منصور یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:44 ب.ظ http://www.mansourgholizadeh89.blogfa.com

سلام

با تشکر از حضور خوبتون در داستان شکار مرغابی باید اشاره کنم که در مورد پست فعلی من نظر خود را داده بودم ولی متاسفانه نظرم موجود نیست بهر صورت از شما بسیار سپاسگذارم..................

سلام دوست من.اگه این چنتا نظر رو می بینی تایید شده واسه این ه که ربطی به مطلب کجا... نداشت!
نظرات ه مربوط ه همه با هم جمعه ی آینده تایید می شه برای رویت!

مجید یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:49 ب.ظ http://www.hamdardi1361.blogfa.com



دوست عزیزم امروز وبلاگم بروزشده منتظر حضور گرم شما هستم یا حق
============================================
دشواری‌های خود را به این امید از بین ببرید که در آینده با دشواری‌های "سطح بالاتری" روبرو شوید، نه این امید که دیگر هیچ‌گونه دشواری نداشته باشید.((آنتونی رابینز))

معلم روستا یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1390 ساعت 06:34 ب.ظ http://villageteacher.persianblog.ir

سلام
ابتدا باید منشا این ناامیدی ها را جست.بسیاری که دچار یاس هستند فقط به ابزارهای پیرامون خود توجه دارند و چون با این ابزارها به هدف نمی رسند فکر می کنند که همه چیز تمام شده است. در صورتی که ابزارهای بسیاری هست که کمی آن طرف تر است.بسیاری زحمت جستجو را به خودشان نمی دهند و همان ابتدای راه که نیافتند مایوس می شوند.
اما عده ای هستند که دچار یاس فلسفی هستند که در این مورد سخن بسیار است که مجال کم.
امید داشتن خود مهارتی است که هرکسی ندارد.
در پناه حق

ستاره یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:29 ب.ظ http://manzoomeh.persianblog.ir/

سلام دوست بی نظیر من
بزرگترین اشتباه زندگیم وقتی بود که به یک ادم نزدیک اعتماد کردم و همه چیز درباره خودم و عشقم بهش گفتم رو حساب اینکه عاقله ظرف مدت زمان کوتاهی من و عشقم از هم دور شدیم و دیگه راه برگشتی نداشتیم همش هم به خاطر این بود که اون ادم از اعتمادم سوء استفاده کرد جالب اینجاست که شب عروسی اون ادم نزدیک وقتی داشت اهنگ همه چی ارومه پخش میشد اشک تو چشماش بود و فهمید اشتباه کرده اما یف که خیلی دیر بود وقتی که عشقم شده بود بیمار روحی و منم نمیخواستم آدم قبل باشم. حالا شما خودت بگو به کی اعتماد کنم؟

اینجابدون من دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:19 ق.ظ http://www.faryad-bseda.blogfa.com

اون الان تو یه برهه از زمان و اتفاق هست که اصن حرف کسی رو درک نمیکنه ناامیدی نبود که امید معنی نداشت .داشته ها در مقابل نداشته ها معنی پیدامی کنه

شیرزاد دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:58 ب.ظ http://afgarman.blogfa.com

درود دوستم

هرکس یه نظر شخصی داره و به همین گفته بسنده می کنم!

ج... سه‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:16 ب.ظ http://http://www.ghasedakoman.blogfa.com

سلام : .....................


اول اینکه حتما باید شما را دعوت کرد ؟؟

یا اینکه از ما و مطالب ما خوشتون نمیاد ؟؟

یا اینکه !!!!!!!!!!!!!!!

بگذریم ناراحت نشید . همینطوری گفتم .

ولی کلا چون شما کم لطفی میکنید منهم کمتر میام .

ج... سه‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:34 ب.ظ http://http://www.ghasedakoman.blogfa.com

سلام : ....................

( *به بیراهه نریم!بحث این مطلب راجع به شک نسبت به هر چیز ه!نه چیزای فرعی تر! )

----------------------------

هرکسی به نحوی خاص احساسشو ابراز میکنه .
ولی مهم پیام مطلب ه ... اما بهر حال بعضی نوشته ها
خود به خود سمت و سوی نا امیدی دارند . باید دید نگرش و
برداشت خواننده و مخاطب چیه . ( اینو بطور کلی گفتم )

-----------------------------

شک . شک . شک و بعد وسواس و بعد تردید و بعد عدم اعتماد . و بعد هم .................

اشتباه امثال من اینه که مرز بین شک مثبت و شک منفی را

نمیدانیم و خیلی وقتها احتیاط و شک را به اشتباه میگیریم .

امااااااا اساسا و کلا شک از نوع منفی . مخرب و مثل موریانه

از درون آدمو داغون میکنه .

یک نگاه آگاهانه و نگرفتن نتیجه زود هنگام . و دوری از هر گونه

قضاوت اولیه و سپس تحقیق و بررسی و تامل . میتونه انسانو

از هر گونه جنگ درونی و بیرونی نجات بده .

انشاالله .

برای ما دعا کنید تا در ورطه شک و تردید های خیالی گرفتار

نشویم .

-----------------------------

شاد باشید : قاصدک و من






۰

راحله مهربان سه‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:48 ب.ظ http://salamatekhanevadeh.persianblog.ir/

سلام دوست عزیز به نظر من زندگی اونقدر سخت شده که احساسات آدما عوض شده طوری که نمیشه معنی واقعی عشق و محبت و دوست داشتن رو فهمید!
هر روز که بیشتر میگذره می بینم که بعضی آدما به خاطر کار، پول و مقام و .... چه چاپلوسی ها و چرب زبونی ها که نمیکنن جلوی روت میخندن و پشت سر بدت رو میگن و این میشه دلیلی برای بی اعتمادی نسبت به احساسات همدیگه طوری که اگه واقعا کسی نیت خیری هم داشته باشه به ناگاه اشتباه می کنیم این مورد خیلی واسه من پیش اومده و دیدم که پشت سر دوستانم هزار و یک حرف میزنن و متاسفانه وقتی که با آنها روبرو میشوند چنان برایش غش و ضعف میکنن و که حتی به گوش خود هم شک میکنم که نکند اشتباه شنیده ام و این میشه دلیلی برای شک کردن به احساس اونا که شاید با من هم همینطورن جلوی رو دوست و پشت سر دشمن!!!!!!!
گاهی هم این رفتار برمی گردد به خود آدما که به خاطر برخی رفتارها و حرف ها باعث سوء تفاهم شده و تخم کینه رو تو دل بقیه میکارن .

СЗГιИЗ چهارشنبه 28 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:26 ق.ظ http://nikootin.persianblog.ir

خواستم نظر دوستان رو بخونم و بیشتر از فکر های دیگه بهره مند شم که گویا هنوز وقت آپ نرسیده
دوست من تجربه های زیادی تو زندگی هر شخص هست و توی همون تجربه ها می تونی دنبال ردپای شک بگردی ... شکی که ما به همنوع خودمون داریم . شکی که ما به اتفاقات اطرافمون داریم . و اما دلیل ! فکر کنم زیاد پیچیده نباشه ، اینکه ما مدام سعی داریم سر همدیگه رو گول بمالیم و بهم دروغ بگیم بلکه نفع بیشتری ببریم و هرگاه هم با همچین پدیده ای (صداقت و راستگویی) مواجه میشیم حتی اگه خودمون اهل ریا نباشیم باز هم شک می کنیم . چون هر روز و هر روز هزاران بار دیدیم و شنیدیم که همه به نحوی می خوان که کلاه همدیگه رو بردارن اما یادمون باشه همه ی اینها از ضعف فرهنگی خودمون ناشی می شه . بیایین قبول کنیم که خیلی از مشکلاتی که ما الان در جامعه دست به گریبانش هستیم بازتاب اعمال خودمونه . بازتاب ناشکری های خودمونه . و این ما هستیم که باید دوباره از نو برای ساختن فرهنگی عاری از دروغ تو جامعه ی خودمون تلاش کنیم . اول از همه از خودمون شروع کنیم . حاضر به دروغ گفتن نشیم حالا به هر قیمتی . کم کم عادت می کنیم که کار ناپسندس انجام ندیم تا برای لاپوشونی مجبور به دروغ گفتن نشیم تا بقیه هم به ما شک نکنن و این اخلاق را با عملمون به نسل بعدمون منتقل کنیم ... اگه من که دختر هستم نبینم نگاه های هوس آلود یک مرد رو در حالی که داره به من می گه به چشم خواهری نگاه می کنه قطعا شک هم کمتر میاد سراغم و می تونم راحت تر با مردهای جامعه ام معاشرت کنم . خواهش میکنم سوتعبیر نشه ... فقط یک مثال بود که شبیه این مثال ها حتی در زندگی آقایون هم خیلی پیش می آد و اینکه دوستم من هم با اتفاقی که واستون افتاده روبه رو شدم . اما راستش حق رو به طرف دادم . چون از وقتی یادم میاد حتی تو رسانه هم یادمون دادن که به کشی اعتماد نکنیم ...

anahidmazda , و آهو بانو چهارشنبه 28 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:06 ق.ظ http://persianblog.ir

سلام . ما یک اشتباه نکردیم بلکه اشتباهاتمان عمیق بوده و اساسی
به همین بسنده کنید ..

میثم چهارشنبه 28 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:24 ب.ظ http://esran.blogfa.com

سلام مرسی از حضورت

در مورد این مطلبم بگم که هرکسی نظری داره بس نمیشه افرادا به خاطر نظرشون مورد بازخواست قرار بدیم

موفق باشی

رویای یک معلم چهارشنبه 28 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:40 ب.ظ http://teachersdream.blogfa.com/

سلام دوست عزیز به نظر من هم بایدبه ایشان حق بدهیم مخصوصا اگر خانم باشند دنیای پر نیرنگی داریم

آبنبات سفت پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:08 ق.ظ http://www.hard-candy.blogfa.com

دوست خوبم این طبیعیه ومن به شخصه حق رو به اون می دم توی جامعه ای که دروغ و نیرنگ همه زوایای اونو گرفته باید به همه چیز شک کرد ولی خوب اون حق نداره به شما توهین کنه

مهاجر جمعه 30 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:36 ق.ظ

گل نبود مجبور شدم اینو بفرستم

زهرا دوشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:12 ق.ظ http://zahra4552.blogfa.com

سلام

این دوست شما شبیه اون مسجد بین راهی شده که هر کی میاد نمازش شکسته است و
دل اونم میشکنه واسه همین دیگه هیچ نمار کاملی رو باور نمیکنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد